
درست در همان روزهایی که با قطع برق و آب و اینترنت و… دست و پنجه نرم میکردیم، آقای پاکنژاد، وزیر نفت، از ورود بنزین سوپر وارداتی با قیمت حدود ۵۰ هزار تومان به برخی جایگاهها خبر داده که گامی است مهم برای طبقاتی کردن جامعه.
به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، در کشوری که شعارهای عدالت و اقتصاد مردمیاش گوش فلک را کر کرده، حالا بنزین هم قرار است به جمع کالاهای طبقاتی بپیوندد. وزیر نفت با اعلام ورود بنزین سوپر وارداتی به برخی جایگاهها و آن هم با قیمتی نجومی حدود ۵۰ هزار تومان برای هر لیتر، عملاً این سوخت حیاتی را به دو دسته تقسیم کرده؛ یکی برای آنهایی که دستشان به دهانشان میرسد و دیگری برای ۹۶ درصد مردم عادی که باید با صفهای طولانی و بنزین پر از سرب سر کنند. انگار که کشور دو رو دارد؛ یکی برای اقلیت مرفه که با خودروهای لوکس چندمیلیاردیشان، بیدغدغه باک را پر میکنند و دیگری برای اکثریتی که حتی برای پر کردن باک ماشینهای معمولیشان، باید حساب جیبشان را بکنند.
کدام قشر از جامعه میتواند برای هر بار سوختگیری، هزینهای چندمیلیون تومانی بپردازد؟ آنهایی که در خانههایشان ژنراتورهای برق خصوصی دارند، تانکرهای آب و تصفیهکنندههای گرانقیمت روی بام نصب کردهاند و مشکلی با پرداخت هزینههای نجومی بنزین وارداتی ندارند. برای این گروه، بنزین سوپر فقط یک انتخاب معقول است؛ همانطور که خودروهایشان به سوخت باکیفیت نیاز دارد، چند میلیون تومان برای یک باک پر هم برایشان مسئلهای نیست.
البته که نمیخواهیم نگاهی سوسیالیستی به ماجرا داشته باشیم، اما اگر قرار است اقتصاد آزاد هم طبقاتی باشد و برای عدهای خاص آزاد شود و باقی مردم زیر بار این شکاف عمیق طبقاتی له شوند، کاش اصلاً اسم اقتصاد آزاد هم مثل سایر تکنولوژیهای دنیا از دیوار تحریم عبور نمیکرد و پایش به سرزمین ما باز نمیشد. این اقتصاد آزاد، انگار فقط برای گروهی خاص تعریف شده؛ گروهی که همیشه راهی برای دور زدن مشکلات پیدا میکنند. همانطور که دوربینهای ثبت تخلف میتوانند زن یا مرد بودن سرنشینان خودرو را تشخیص دهند، اما سارقان و قاتلان را نمیتوانند رهگیری کنند، اقتصاد آزاد هم فقط تا جایی خوب است که سودش برای آقایان باشد.
یعنی اقتصاد تا جایی آزاد میشود که آقازاده، فلان وزیر و وکیل بتواند بنزین باکیفیت و بدون صف برای مازراتی و پورشه خود پیدا کند، نه اینکه به دست مردم عادی هم برسد. آن وقت دردسرش زیاد میشود و مسئولیت به همراه میآورد و کام مسئولان کشور را تلخ میکند؛ چرا که رسیدگی به احوالات ۴ درصد از مردم راحتتر از ۹۶ درصد است. پس بهتر است مردم همچنان در همان صفهای طولانی و مشکلات کارت سوخت و دریافت بنزین بیکیفیت و پر از سرب بمانند. اگر دقت کنیم، میبینیم که دولت آن ۴ درصد چقدر خوب کار میکند و لحظهبهلحظه برای رفاه حالشان تلاش میکند؛ با آییننامههای کارآمد و دقیق، مشکلاتشان را حل میکند. ما ۹۶ درصد هم که در تلاشیم چرخ کشور را بچرخانیم تا مبادا خاطر آن عزیزان مکدر شود؛ چون اگر ما کار نکنیم، دولت آنها درآمد نخواهد داشت که بتواند اوامرشان را پیادهسازی کند.
این میشود که یک روز اینترنتشان را درست میکنند و یک روز برایشان ژنراتورهای ویژه وارد میکنند و یک روز منبع آب تولید میکنند و امروز هم خدا را شکر مشکل بنزینشان حل شد. ما هم اسمش را میگذاریم بنزین طبقاتی، تا جوانان کشور آرزو کنند یک روز عضو آن طبقه شوند که این هم بعید است.
نوشته بنزین هم طبقاتی شد/ صف و سرب برای مردم، کیفیت و آرامش برای آقازادهها اولین بار در اسب بخار. پدیدار شد.
نظر بدهید