
آلودگی هوا باز هم شدت گرفته است و باز هم جان مردم قربانی سیاستهای سوختی پوپولیستی میشود. همچنان تخصیص یارانه برای قتل عام خاموش شهروندان ادامه دارد، اما به دلیل سیاستگذاریهای غلط گذشته، حاکمیت توان تصمیمگیری صحیح و سریع را ندارد.
به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، از عصر دیروز جمعه، ۳۰ آبان ۱۴۰۴، اداره کل هواشناسی استان تهران با صدور هشدار نارنجیرنگ آورده است: «از عصر جمعه تا چهارشنبه (۳۰ آبان تا ۵ آذر) سکون جو با افزایش محسوس غلظت آلایندههای جوی بهویژه ذرات کوچکتر از ۲.۵ میکرون و تشدید کاهش کیفیت هوا بهخصوص در ساعتهای شب تا اوایل صبح در نیمه جنوبی و مناطق مرکزی تهران با افزایش غبار محلی و کاهش دید همراه است.»
این موضوع اما با همان روش همیشگی در حال مدیریت است؛ تعطیلی. البته فعلاً مهدکودک و پیشدبستانیها تعطیل و مدارس از ورزش در فضای باز منع شدهاند. کارمندانی هم که بیماری قلبی و زمینهای دارند، میتوانند با ارائه مدرک دورکار شوند، کارمندان باردار و یا دارای فرزند خردسال هم همینطور. اما آیا واقعاً این راهکار جواب میدهد؟ و اینکه چرا سالیان سال است که متولیان از مهار آلودگی هوا ناتوان ماندهاند و بیتفاوت شاهد قتل عام شهروندان هستند؟
واقعیت این است که اقتصاد ایران سالهاست در چنبره رانت انرژی گرفتار مانده؛ ساختاری که بهجای اصلاح مصرف، به اتلاف منابع، رشد بیضابطه خودروهای پرمصرف و تشدید آلودگی هوا انجامیده است. نظام قیمتگذاری یارانهای، که قرار بود به رفاه عمومی کمک کند، امروز خود به یکی از اصلیترین موانع کاهش آلودگی تبدیل شده است، زیرا نه مصرف را کنترل میکند و نه انگیزهای برای نوسازی ناوگان فرسوده باقی میگذارد.
آلودگی هوا در کلانشهرها محصول مستقیم سوخت ارزان، خودروی بیکیفیت ارزان و فرآیند تصمیمگیری رانتی است؛ حلقههایی که یکدیگر را بازتولید میکنند. در چنین ساختاری، نه سیاستگذار انگیزهای برای سختگیری دارد و نه مصرفکننده دلیلی برای صرفهجویی. نتیجه، همان است که شهروندان هر زمستان با آن زندگی میکنند: هوای مسموم، تعطیلی مدارس، بحران سلامت و هزینههای اجتماعی فزاینده.
به باور کارشناسان، اصلاح این چرخه معیوب، نه با توصیههای اخلاقی به مردم، بلکه با جراحی ساختار انرژی ممکن است؛ از قیمتگذاری واقعیتر گرفته تا ارتقای کیفیت سوخت، توسعه حملونقل عمومی، و الزام خودروسازان به استانداردهای جهانی. در غیر این صورت، دود اقتصاد رانتی همچنان در چشم شهروندان خواهد رفت و بحران آلودگی سالبهسال تشدید میشود.
به بیان سادهتر، اگر قرار بود توصیههای اخلاقی کارمزدی داشته باشند، تا امروز باید خود را در تغییر رویه مسئولان نشان میداد. بنابراین آنچه بیش از اقتصاد رانتی دستوری بلای جان مردم شده است، تفکرات و سیاستهای غیرمنطقی و عوامفریبانه است؛ سیاستهایی که فقط منابع کشور را به نفع بخشی خاص هدایت میکند و ارزشی برای جان مردم قائل نیست. آیا نقطه پایانی بر این تفکر گذاشته میشود یا دود این تصمیمها همچنان نفس مردم را به شماره میاندازد؟
نوشته جان مردم قربانی سیاستهای سوختی پوپولیستی اولین بار در اسب بخار. پدیدار شد.


















نظر بدهید